English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7795 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ready rack U قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
racked U قفسه مهمات و وسایل
rack U قفسه مهمات و وسایل
wracked U قفسه مهمات و وسایل
racks U قفسه مهمات و وسایل
wracks U قفسه مهمات و وسایل
wand shoot U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
drive U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
Get ready for the journey(trip) U برای مسافرت حاضر شو
x site U سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
tumbrel or bril U ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
embattle U حاضر شدن برای جنگ
antimateriel ammunition U مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
ark U [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
sleeves U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeve U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
preparatory U تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
double barreled shotgun U تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
slow fire U یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
our offer to render a service U حاضر شدن ما برای اینکه خدمتی بکنیم
airing cupboard U قفسه یا کمدی که لباسهای شسته شده را برای خشک شدن در آن قرار میدهند
to report for duty U برای کار حاضر شدن وخود رامعرفی کردن
time fire U مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
sponson U جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
verification fire U تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
half area U محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
prepare for action U حاضر به عملیات شدن حاضر به تیر کردن
firing position U موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
docket U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
docketing U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
storage U فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
dockets U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
docketed U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
workspace U فضایی در حافظه که برای استفاده آماده است یا در حال حاضر اپراتور در آن کار میکند
field storage U انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line U صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
tout temps prist U تسلیم خوانده در برابرخواهان با اعلام این که همیشه برای تحویل یا انجام خواسته حاضر است
v ring U تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
firing range U برد تیراندازی مسافت تیراندازی
rifle clasp U نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
locker U قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
lockers U قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
atomic demolition munition U خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
fire lane U مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
inspection arms U سلاح برای بازدید حاضر بازدید اسلحه اسلحه رابازدید کنید
live fire U تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
congress party (indian national congress U حزب کنگره- کنگره ملی هندبزرگترین حزب سیاسی هندوستان که در اواخر قرن 91 تاسیس شد و در حال حاضر با ارائه یک طرح سوسیالیستی برای جامعه بالاترین تعداد کرسی را درمجمع ملی هند داراست
inventory fraction U نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
shelling report U گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
shelf U قفسه
bay U قفسه
armarium U قفسه
cupboard U قفسه
baying U قفسه
bayed U قفسه
cupboards U قفسه
wardrobes U قفسه
bays U قفسه
wardrobe U قفسه
cages U قفسه
cabinet U قفسه
racked U قفسه
rack U قفسه
etagere U قفسه
shelving rack U قفسه
cabinets U قفسه
press U قفسه
wracks U قفسه
wracked U قفسه
cage U قفسه
racks U قفسه
presses U قفسه
encasement U قفسه
munition U مهمات
munitions U مهمات
ammo U مهمات
ordnace U مهمات
ammunition U مهمات
ordnance U مهمات
kist U قفسه سینه
shelve U در قفسه گذاردن
shelved U در قفسه گذاردن
switch gear cabinet U قفسه کلیدها
thoracic cage U قفسه صدری
thoracopods U قفسه محافظ
shelver U در قفسه گذار
cabin scooter U قفسه متحرک
cabinet clamp U گیره قفسه
pigeonhole U خانه قفسه
thoracic cage U قفسه سینه
rib cage U قفسه سینه
wall mounting cabinet U قفسه دیواری
thoraces U قفسه سینه
thorax U قفسه سینه
stack U قفسه کتابخانه
stacked U قفسه کتابخانه
stacks U قفسه کتابخانه
chests U قفسه سینه
thoraxes U قفسه سینه
chest U قفسه سینه
meat safe U قفسه توری
gasoem U قفسه سینه
squirrel cage U قفسه محافظ
bookshelves U قفسه کتاب
rib-cages U قفسه صدری
rib-cages U قفسه سینه
rib-cage U قفسه صدری
rib-cage U قفسه سینه
rib cage U قفسه صدری
hot cabinet U قفسه گرما
bookshelf U قفسه کتاب
bookcases U قفسه کتاب
spice rack U قفسه ادویه
credenza U قفسه یا جا کتابی
bookcase U قفسه کتاب
cabinet-makers U قفسه ساز
cabinet-maker U قفسه ساز
cabinet maker U قفسه ساز
cabinetwork U قفسه سازی
cabinetmaker U قفسه ساز
desktop U قفسه فایلها
caisson U صندوق مهمات
munitioneer U مهمات ساز
magazine U انبار مهمات
ammo zero U مهمات تمام
bunker U زاغه مهمات
bunkers U زاغه مهمات
loads U بارگیری مهمات
chemical ammunition U مهمات شیمیایی
cook off U گل کردن مهمات
tracer U مهمات رسام
ball ammunition U مهمات مانوری
tracers U مهمات رسام
caisson U واگون مهمات
service ammunition U مهمات جنگی
drill ammunition U مهمات مشقی
magazines U انبار مهمات
live U مهمات جنگی
separate loading U مهمات مجزا
blank ammunition U مهمات مانوری
blank ammunition U مهمات مشقی
munitions of war U مهمات جنگی
lived U مهمات جنگی
explosive ordnance U مهمات منفجره
separate ammunition U مهمات مجزا
service ammunition U مهمات رزمی
artillery ammunition U مهمات توپخانه
armed ammunition U مهمات مسلح
piggy back U کیسه مهمات
ammunition lot U نوبه مهمات
ammunition loading line U خط بارگیری مهمات
caves U زاغه مهمات
cave U زاغه مهمات
ammunition identification code U کد شناسایی مهمات
ammunition handler U متصدی مهمات
ammunition dump U زاغه مهمات
ammunition dump U انبار مهمات
ammunition condition U وضعیت مهمات
lot U نوبه مهمات
inert U مهمات مشقی
ammunition depot U انبار مهمات
ammunition barricade U بستههای مهمات
ammunition credit U سهمیه مهمات
ammunition chest U جعبه مهمات
ammunition carrier U خودرو مهمات کش
practice ammunition U مهمات مشقی
ammunition pit U زاغه مهمات
ammunition trains U بنه مهمات
live ammunition U مهمات جنگی
ammunition carrier U مهمات بیار
inert ammunition U مهمات مشقی
igloo space U زاغههای مهمات
inert ammunition U مهمات بی اثر
fixed ammunition U مهمات ثابت
load U بارگیری مهمات
ammunition pit U چاله مهمات
thoracic U وابسته به قفسه سینه
buffeted U قفسه جای فرف
buffets U قفسه جای فرف
buffeting U قفسه جای فرف
shelved U قفسه دار کردن
shelve U قفسه دار کردن
first aid cabinet U قفسه کمکهای اولیه
show case U قفسه جلو مغازه
buffet U قفسه جای فرف
side board U میز قفسه دار
tallboy U قفسه پایه دار
chiffonier U قفسه کوچک کشودار
ammo minus U مهمات کمتر از نصف
ammo plus U مهمات بیش از نصف
gun room U مخزن مهمات درکشتی
semifixed U مهمات نیمه ثابت
destruction area U منطقه تخریب مهمات
ordnance U مهمات ساز وبرگ
igloo space U زاغه بتونی مهمات
prescribed load U بار مهمات مجاز
loading U بارگیری مهمات درهواپیما
gunrunner U قاچاقچی اسلحه و مهمات
special ammunition U مهمات مخصوص یا ویژه
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com